هنوز تماشاگران پرسپولیس نمیدانند که او را باید در لیست ستارههای تیم قرار دهند یا بین بازیکنان بنجل تیم بگذارند. توجیه ماجرا سخت نیست.
او به قدری خوب بازی میکند که توی هر مسابقه ده تا موقعیت گل برای خودش بسازد وبه قدری بد بازی میکند که هر ده تا موقعیت را خراب کند.
او هنوز به اندازهای امیدوارکننده است که دنیزلی در شانزده دیداری که پرسپولیس تا حالا توی لیگ داشته در یازده بازی معدنچی را توی ترکیب اصلی گذاشته، و به اندازهای ناامیدکننده است که در 5 مسابقه از این یازده بازی، از زمین بیرون کشیده شده. او کسی است که با هت تریک مقابل ابومسلم، یک تنه کاری کرد که پرسپولیس پارسال به فینال جام حذفی برسد و با خراب کردن پنالتی جلوی سپاهان، یک تنه تیم را از رسیدن به جام قهرمانی محروم کرد.
به هر حال معدنچی موجود عجیبی است. پرسپولیس اولین تیم غیرشیرازی است که معدنچی در آن بازی میکند. او از سال78 فوتبال را شروع کرده. اولین تیمش ولیعصر شیراز بود. پس از آن به کمای شیراز رفت و سپس پیراهن فجر سپاسی را تناش کرد. حالا هم که در پرسپولیس است. البته هنوز نتوانسته چندان دل تماشاگران را به دست بیاورد.
هر چند که توانسته پیراهن شماره یازده پرسپولیس را مال خودش کند و البته احساس میکند این شماره حسابی برایش خوش یمن است. به هر حال او از نسل استعدادهایی است که غلام پیروانی برای فوتبال ایران رو کرده. نسلی که همیشه در فجرسپاسی ستاره بودند و بلافاصله پس از اینکه از این تیم به جایی دیگر رفتند، دیگر نشانی از دوران گذشته نداشتند. برزگر، علیزاده و حالا معدنچی!
- میخواهیم با پرسپولیس شروع کنیم. به نظر خودت در نیمفصل اول لیگ، نتایج قابل قبولی گرفتید؟
بد نبود. راضیکننده هم نبود. فکر میکنم میتوانستیم بهتر از این نتیجه بگیریم. انشاءالله توی نیمفصل دوم جبران میکنیم.
- یکی دو بار گفته بودی پرسپولیس مشکل گلزنی دارد و اگر این مشکل برطرف شود، نتایج بهتری میگیرید. الان مشکل گلزنی پرسپولیس حل شده؟
بله. مشکل گلزنی که داشتیم. اما آقای دنیزلی در تعطیلات نیمفصل برای حل این معضل خیلی تلاش کرد. خدا را شکر، مصدومان تیم به نیم فصل دوم رسیدند. حالا دیگر باید برای قهرمانی بجنگیم.
- ... ولی کار سختی دارید. و مقابل ابومسلم هم باختید.
قهرمانی در لیگ، همیشه سخت است. استقلال که همیشه برای ما رقیب قابلی بوده. بقیه تیمها را هم نمیشود دست کم گرفت.
- سایپا چی؟ این تیم همچنان صدرنشین لیگ است و احتمالش هست که قهرمان شوند.
این تیم را فراموش نکردهام. آنها واقعا تیم خوبی دارند. به نظر من مقتدرانه قهرمان نیمفصل شدند. اما در نیم فصل دوم، کلی بازی مانده و میتوانیم از این تیم جلو بزنیم.
- یعنی پرسپولیس قهرمان میشود، حتی با این همه اختلاف امتیاز؟
نمیخواهم پیش بینی کنم. نه اینکه دوست ندارم، بلکه نمیخواهم پیشبینی اشتباه کنم. اما انشاءالله که ما قهرمان میشویم.
- میگویند دنیزلی علاقة زیادی به تو دارد. میگویند تو بازیکن محبوبش هستی و همیشه با تو جلسات خصوصی برگزار میکند.
خیلیها این را می گویند. ولی باور کنید خودم حس نمیکنم اینجوری باشد. به نظر من، دنیزلی با من هم مثل بقیه بازیکنان رفتار میکند.
- وقتی از دنیزلی در مورد تو سؤال میشود، میخندد. دلیلش چیست؟
(خنده) ... نمیدانم. نظر لطفش است.
- البته به تو ایراد میگیرد که باید بیشتر از عقلت استفاده کنی! شاید به این دلیل است که سر پایین بازی میکنی.
باید سعی کنم که اینطوری نباشد. بالاخره هر بازیکنی ضعفهایی دارد. البته من همیشه به حرفهای مربیان گوش میدهم.
- توی جام حذفی سال قبل در سه مسابقه هفت گل زدی، در حالی که پیش از آن در پرسپولیس بازیکن موفقی نبودی.
واقعا برایم اتفاق خوبی بود. به هر حال، هفت گل توی سه بازی کم نیست. معلوم است که خوشحال بودم.
- این درخشش انفجاری به خاطر رفتن پروین و حضور آری هان نبود؟
اصلا دوست ندارم به گذشته برگردم. نمیخواهم حرفی بزنم، بیخیال شوید.
- اگر استقلال، مرصاد را برده بود، الان حتما برای دربی پایتخت آماده میشدی. از اینکه استقلال از جام حذفی کنار رفت، خوشحال شدی یا ناراحت؟
برای دربی همیشه انگیزه دارم. بالاخره استقلال یکی از بهترین تیمهای کشور است. بازی با این تیم لذت خاصی دارد. البته حالا هم کار راحتی نداریم. میخواهم بدانم مرصاد چطور توانست استقلال را شکست بدهد. حتما تیم ضعیفی نیست. ممکن است پرسپولیس را هم ببرد. پس ما باید خیلی مراقب باشیم. این بازی حتی میتواند سختتر از دربی باشد.
- در اردوی قبلی تیمملی هم که حضور نداشتی؟
حتما قسمت نبوده. البته این موضوع به خودم هم مربوط است. شاید خوب نبودم. به هر حال، من همیشه به تصمیم مربیان احترام گذاشتم. پس خیلی نگران نیستم.
- اردوی بعدی هستی؟
باید تلاش کنم. به خودم همیشه این جمله را میگویم. فکر میکنم مهم است. باید همه چیز را به خودم ربط بدهم و اینکه تلاش کنم حتما به تیم ملی برسم. برای کسی که به جام ملتها فکر میکند، حضور مستمر در اردوهای تیم ملی لازم است.
- فکر میکنی در جام ملتها باشی؟ اگر بودی جایت روی نیمکت است یا توی زمین؟
برای جام ملتهای آسیا برنامه خاصی دارم. برای همین اصلا دوست ندارم روی نیمکت بنشینم. میخواهم بازی کنم، البته با تلاشی که انجام میدهم.
- از حریفان ایران شناخت داری؟
تیمهایی که به مرحله نهایی جام ملتها میرسند، مطمئنا تیمهایی قوی هستند. پس نمیتوان گفت که تیم ضعیفی هم در این رقابت وجود دارد.
- اصلیترین رقیب تیم ملی در جام ملتهای آسیا را کدام تیم میدانی؟
فکر میکنم استرالیا باشد. این تیم برای اولین بار است که در این رقابتها بازی میکند. مثل تیمهای اروپایی بازی میکند و اتفاقا اغلب بازیکنانش هم توی لیگهای اروپایی توپ میزنند.
- حالا ایران قهرمان میشود؟
امیدواریم، خیلی زیاد. تیم ملی باید قهرمان شود. به نظر من یکی از بهترین تیمهای حاضر در بازیها خواهیم بود.
- در تورنمنت امارات که با پرسپولیس بودی، «والتر زنگا» سرمربی العین از تو تعریف کرده بود...
خودم هم شنیدم. یعنی در روزنامهها خواندم. به هر حال برایم جالب بود.
- از این تیم پیشنهاد هم داری؟
نه، فکر نمیکنم.
- اصلا بازی در حوزة خلیجفارس و تیمهای اماراتی را میپسندی؟
هنوز شرایطش پیش نیامده. اگر پیش آمد، شاید رفتم و شاید هم در پرسپولیس ماندم. ولی کلا به بازی در کشورهای عربی علاقهای ندارم.
- چرا؟
بیشتر دوست دارم در اروپا بازی کنم. هم برایم جذابیت دارد و هم اینکه اروپا بهترین لیگهای فوتبال را دارد.
- از آنجا چطور. تا حالا پیشنهادی نداشتی؟
نه، متأسفانه. ولی سعی میکنم در آینده جایی در تیمهای اروپایی پیدا کنم.
- چه لیگهایی را دوست داری؟
لیگ آلمان و اسپانیا. به نظر من بوندسلیگا و لالیگا حرفهایترین لیگها را دارند. واقعا بازی در این کشورها لذت دارد.
- بازی چه تیمی را دوست داری؟
فرقی نمیکند. بازی همه تیمها را میبینم. یعنی هیچ تعصبی به تیم خاصی ندارم.
- پلیاستیشن هم بازی میکنی؟
نه، تا حالا بازی نکردهام!
- میگویند تو برای تیم امید صغر سنی بودهای.
نه، اشتباه شد. اتفاقا برای بازیهای دوحه هم گفتند صغر سنی هستم و نمی توانند مرا بازی بدهند. در حالی که اصلا اینطوری نبود.
- متولد چه سالی هستی؟
1361. ولی در گذرنامهام تاریخ تولدم به اشتباه دو سال کوچکتر نوشته شده! به هر حال من مقصر نیستم.
- ماشین؟
206 دارم.
- قبلا چی داشتی؟
چهار سال است که پژو206 سوار میشوم.
- اگر قرار بود ماشین نداشته باشی، با مترو میرفتی سر تمرین یا اتوبوس؟
هیچکدام را نیستم. مطمئنا تاکسی میگرفتم.
از جراحی زیبایی بینی تا انتقاد تماشاگران
بدموقعی هوس کرد دماغش را عمل کند. جراحی را گذاشته بود برای وقتی که تیم ملی برای جام ملتهای آسیا2004 به یک اردوی ده روزه در آلمان میرفت.
از اینکه توی لیست نهایی ایران باشد شک به دلش راه نمیداد. پس اصلا عجیب نبود که دنبال قرتیبازیهای پیش از تورنمنت باشد تا توی مسابقات بیشتر به چشم بیاید.
اما جراحی زیبایی کاری کرد که مهرزاد در اردوی آلمان حتی نتواند به راحتی نفس بکشد و اینجوری برانکو یکی از پدیدههای تیم ملی پیش از آغاز جام ملتها را خط زد. معدنچی ستاره فجرسپاسی بود.
تیمی که بازیکنانش اگر به جایی برسند باید آن را مدیون غلام پیروانی باشند. البته او هم با تمام شدن زمان خدمت، از فجر بیرون زد تا در یک منوی بلند از بین استقلال، پرسپولیس، سپاهان و پاس، سرخپوشان را انتخاب کند.
اما تنها چند بازی کافی بود تا پرسپولیس بفهمد مهرزادی که از فجر سپاسی خریده، هیچ شباهتی به معدنچی سال گذشته ندارد. حتی کار به جایی رسیده بود که پروین پس از هر شکست، در کنفرانس خبریِ بازی، کاسه کوزه را سر معدنچی میشکست.
پروین حتی یک باربعد از باخت جلوی میکروفنها و دوربین تلویزیونی بدون آنکه کسی چیزی درباره معدنچی بپرسد گفت: «دست این آقای معدنچی هم درد نکند!» به هر حال، دیگر برای همه عادی شده بود که معدنچی یکی از ضعیفترین بازیکنان تیم باشد، تا این که پارسال توی بازی نیمه نهایی جام حذفی، پرسپولیس به ابومسلم خورد.
با وجود اینکه پارسال در مسابقات لیگ برتر، تنها یک گل برای پرسپولیس زده بود، مقابل ابومسلم هت تریک کرد. البته او در بازی رفت و برگشت فینال جام حذفی هم به قدری موقعیت خراب کرد که در یک فصل لیگ هم برایش جور نمیشد. معدنچی در آن مسابقه یک پنالتی را هم خراب کرد تا همه، ناکامی در جام حذفی را به گردن او بیندازند.
اتفاقی که امسال پس از هر شکست و تساوی هم برای معدنچی میافتاد. البته معدنچی، چوب سابقه بدش بین تماشاگران را میخورد. وگرنه اصلا امکان ندارد کسی توی دربی به استقلال گل بزند و تنها ده روز بعد، تماشاگران در ورزشگاه علیه او شعار بدهند.
نباید فراموش کرد که با وجود تمام انتقادات، دنیزلی کمتر ترجیح میدهد او را روی نیمکت بنشاند. سبک بازی معدنچی، جوری است که حتی اگر افتضاح هم باشد، به خاطر اینکه تیم را به حرکت در میآورد قابل تحمل است.
البته او با تمام این انتقادات در یازده مسابقهای که برای پرسپولیس به زمین رفته، 6 گل زده تا چهارمین گلزن برتر لیگ به حساب بیاید. یکی از این 6 گل، وارد دروازة استقلال شده و یکی دیگر را هم از روی نقطة پنالتی زده. او دو تا پاس گل داده و سه مرتبه کارت زرد گرفته و تمام اینها ثابت میکند مهرزاد معدنچی تأثیرگذارترین بازیکن پرسپولیس است.
هرچند وقتی از دنیزلی درباره معدنچی میپرسند، لبخند میزند و با کنایه میگوید: «اگر باهوش بود، معدنچی نمیشد.» و هرچند هنوز پس از هر ناکامی پرسپولیس در لیگ برتر، دوز واژة «معدنچی» روی جلد روزنامههای ورزشی بالا میرود. شاید اگر بخواهیم فوتبالیست دیگری در ایران را به او تشبیه کنیم، به نام کسی غیر از آرش برهانی نرسیم؛ کسی که شباهت زیادی به معدنچی دارد و مثل معدنچی سختترین توپها را گل میکند و راحتترین موقعیتها را به بیرون میزند.
به هر حال، او هنوز نتوانسته از این فشار خارج شود. سال2000 او در تیم جوانان ایران در مسابقات جوانان آسیا در استادیوم شیرودی با کاظمیان برای تیم هر کاری میکرد و حالا شش سال پس از آن، همه در انتظار آن نمایشها هستند.
اگر بخواهیم به گذرنامة معدنچی اعتماد کنیم، او متولد 20 دی ماه 1363 است و تنها 22سال دارد. اما انگار گذرنامة او هم هدیة فدراسیون فوتبال برای حضور در مسابقات جوانان آسیا است و او مطابق آن متولد سال1361 است. این اختلاف باعث شد که سیموئز، نام او را از لیست بازیکنان ایران در بازیهای آسیایی دوحه خط بزند.